مقدمه
دههها جنگ و درگیری در افغانستان منجر به قربانیان بی شماری از جمله قربانیان جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت، و به طور بالقوه نسل کشی شده است. اکثر این قربانیان عدالت ندیدهاند. بدون عدالت – پاسخگویی، جبران خسارت، و مصالحه – رنج فردی ادامه مییابد و بدون شک چرخه جنگ و خشونت همچنان دوام خواهد یافت . بنابرین، با آن که معافیت از مجازات و نقض صریح در درون افغانستان جریان دارد، شناسایی راههای بالقوه برای تحقق عدالت از اهمیت بالایی برخوردار است. در حال حاضر راههای داخلی مسدود شدهاند، اما برخی راههای بینالمللی باقی مانده است. . این راهنمای مختصر سازوکارهای امکان پذیر بین المللی قضایی و غیر قضایی را برای پاسخگویی به مردم افغانستان شناسایی کرده است، و به حیث یک سند راهنما برای فعالان و سازمانهای جامعه مدنی در نظر گرفته شده است.
مسیرهای کنونی برای عدالت در سطح بینالمللی در دوره پس از جنگ جهانی، زمانی که جامعه جهانی به دنبال بهبود یافتن از جنایات غیرقابل تصور علیه بشریت بود، ایجاد شدند. پس از آن، دولتها در همکاری با یکدیگر قوانینی برای جلوگیری از وقوع دوباره چنین جنایات ایجاد کردند و نهادهایی مانند « محکمه جنایی بین المللی » را برای جلوگیری و تعقیب عدلی جنایات بینالمللی تاسیس کردند. بسیاری از این قوانین منعکس کننده قوانین عرفی بینالمللی یا هنجارهای حقوقی بودند. مسلم است که این قوانین بینقص نیستند و همچنان در حال تکامل اند. با وجود دورنمای تاریک تحقق عدالت در داخل افغانستان با بهرهگیری از سازوکارهای داخلی، این سازوکارهای بینالمللی امکانپذیرترین گزینهی تحقق عدالت برای مردم افغانستان به نظر میرسند. هر کدام از این مسیرها،نقاط ضعف و قوت خود را دارند، و در حالت ایده آل میتواند به عنوان مکمل همدیگر استفاده شود تا منفعت برای قربانیان و تاثیرگذاری برای پاسخگویی را به حداکثر برساند.