شکنجه و بدرفتاری: وضعیت زندان ها در افغانستان تحت تسلط طالبان

پس از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، گزارش‌های متعددی از نقض گسترده حقوق بشر،‌ به‌خصوص در محلات سلب آزادی تحت کنت مقامات حاکم منتشر شده است. در نبود نهادهای نظارتی مستقل و فقدان سازوکارهای قانونی بازدارنده، طالبان طی این مدت به‌صورت خود سرانه و غیر قانونی، افراد را بازداشت نموده و آنان را در معرض شکنجه و بدرفتاری قرار داده‌اند. با این‌وجود، گزارش حاضر بر اساس مصاحبه‌های مستقیم با قربانیان بازداشت‌های خودسرانه، ناپدیدسازی اجباری و شکنجه، در راستای مستندسازی دقیق تجربه‌ها و روایت‌های آنان، درک عمیق از الگوهای شکنجه در مراکز سلب آزادی، افزایش آگاهی عمومی و همین‌طور، دادخواهی برای پاسخ‌گو قرار دادن عاملان شکنجه و بدرفتاری، تهیه شده است

البته شکنجه و بدرفتاری در افغانستان، پدیده‌ای جدید نیست و سابقه طولانی در این کشور و در نظام‌های مختلف آن دارد؛ اما روایت‌های جمع‌آوری‌شده در این گزارش، تصویر تکان‌دهنده از نحوه رفتار با بازداشت‌شدگان و شرایط غیر انسانی حاکم بر مراکز سلب آزادی تحت کنترل طالبان ارائه می‌دهد. بر بنیاد یافته‌های این تحقیق، طالبان بدون هرگونه پاسخ‌گویی و بی‌توجه به اصول و موازین بین‌المللی که بر ممنوعیت مطلق و بی‌قید و شرط شکنجه تأکید دارند، افراد را به‌صورت خودسرانه بازداشت نموده و سپس از  شیوه‌های گوناگون شکنجه برای کسب اعتراف، اقرار، ارعاب، تنبیه و یا تحقیر آنان استفاده کرده‌اند. اطلاعات بدست‌آمده از مصاحبه‌شوندگان هم‌چنین نشان می‌دهد که شکنجه به عنوان ابزاری برای سرکوب اعتراضات مدنی و دادخواهانه و نیز وسیله‌ای برای انتقام‌جویی از کارمندان حکومت پیشین و به‌ویژه مخالفان و منتقدان طالبان، به کار گرفته شده است

اطلاعات مستند شده در این گزارش حاکی از آن است که طالبان، بدون رعایت الزامات قانونی و اصول بنیادین حقوق بشر، از مراحل ابتداییه بازداشت افراد تا زمان رهایی آن‌ها، مرتکب اشکال مختلفی از شکنجه و بدرفتاری شده‌اند. این رفتارها شامل انواع شکنجه جسمی، روانی، آزار و اذیت جنسی، نگهداری طولانی‌مدت در سلول‌های انفرادی و زندان‌های شخصی، محرومیت عمدی از خدمات بهداشتی و درمانی، ممانعت از دسترسی به وکیل مدافع، محرومیت از غذای کافی و ایجاد دیگر شرایط تحقیر‌آمیز و غیر انسانی بوده است. در مواردی، مقامات حاکم و عمدتاً ماموران اداره استخبارات آن‌ها، قربانیان را برای تفریح و سرگرمی نیز شکنجه کرده و همین‌طور شماری از آنان را حتا پس از رهایی، مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند

انتظار می‌رود که یافته‌ها و اطلاعات ارایه شده در این گزارش که روایت دست اول قربانیان می‌باشد، مورد توجه جدی نهادها و مجامع بین‌المللی ذیربط قرار گیرد و زمینه‌ساز اقدامات فوری برای تحقیق بیش‌تر و رسیدگی به وضعیت مراکز سلب آزادی تحت کنترل طالبان، جلوگیری از تداوم شکنجه و بدرفتاری و تأمین حمایت مؤثر از قربانیان شود

روش تحقیق

گزارش حاضر با روش تحقیق کیفی تهیه شده و هدف آن مستندسازی نحوه رفتار طالبان با زندانیان و به‌خصوص ثبت موارد شکنجه و بدرفتاری می‌باشد. در این تحقیق با ۳۴ تن از افرادی که پس از بازگشت طالبان به قدرت، بازداشت و زندانی شده‌اند، به شمول ۷ زن، مصاحبه‌های مستقیم صورت گرفته است. مصاحبه‌شوندگان به‌صورت هدفمند انتخاب شده اند؛ رواداری طی سال‌های گذشته با شماری از آن‌ها در ارتباط مستقیم بوده و برخی دیگر نیز از طریق معرفی سایر مصاحبه‌شوندگان شناسایی شده‌اند. این افراد در فاصله زمانی ۱۵ آگست ۲۰۲۱ تا ۴ جنوری ۲۰۲۵ بازداشت شده‌اند. تمامی مصاحبه‌ها پس از آزادی افراد یاد شده انجام شده که از میان آن‌ها ۲۲ نفر در حال حاضر خارج از افغانستان زندگی می‌کنند. هم‌چنین، مدت زمان بازداشت این افراد از حد اقل ۴ ساعت تا حد اکثر سه سال گزارش شده است. مصاحبه‌شوندگان از ۱۶ ولایت افغانستان و به لحاظ قومی، مذهبی، جنسیتی و پیشینه شغلی، ترکیب متنوعی را بازتاب می‌دهند که شامل کارمندان حکومت پیشین، فعالان مدنی، خبرنگاران و مدافعان حقوق بشر می‌باشد

مصاحبه‌ها در فاصله زمانی ۹ اپریل تا ۳ جون ۲۰۲۵ توسط گروهی از محققان رواداری که تجربه‌ی گفتگو با قربانیان شکنجه را دارند، به‌صورت تلفنی و حضوری انجام شده است. ما در این تحقیق، از پرسش‌نامه نیمه ساختار یافته و یکسان، استفاده نموده و تمام تخلفات ارتکاب‌یافته را از لحظه بازداشت تا زمان رهایی بر اساس تجارب و روایت‌های قربانیان، مستند کرده‌ایم. مصاحبه‌ها به دو زبان فارسی و پشتو انجام شده و هر مصاحبه بین یک و نیم تا سه ساعت را دربر گرفته است 

هم‌چنین،‌ قبل از انجام مصاحبه،‌ رضایت آگاهانه و شفاهی مصاحبه‌شوندگان اخذ شده و اهداف تحقیق، تدابیر حفاظتی و نحوه استفاده از اطلاعات، با جزئیات برای آنان توضیح داده شده است. برای حصول اطمینان از امنیت و مصئونیت شرکت کنندگان این تحقیق، تمامی اطلاعات جمع‌آوری‌شده از جمله معلومات مربوط به هویت مصاحبه‌شوندگان به‌صورت محرم و مصئون نگهداری می‌شود. 

برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست‌آمده از مصاحبه با قربانیان، از روش تحلیل کیفی استفاده شده و تمامی مصاحبه‌ها با توجه به محتوای پرسش‌نامه و موضوعات کلیدی تحقیق، کد گذاری و دسته‌بندی شده‌اند. از این‌رو، گزارش حاضر مبتنی بر مستندسازی و تحلیل کیفی تجربه‌های قربانیان است و آماری که در بخش‌های متعدد مطرح شده، به‌منظور شناسایی الگوی‌های مشترک در روایت قربانیان و شاخص‌های نقض حقوق بشر می‌باشد، نه تعمیم دادن به تمام زندانیان و وضعیت همه محلات سلب آزادی تحت کنترل طالبان 

محدودیت‌‌های تحقیق

با توجه به این‌که طالبان محدودیت‌‌های سخت‌گیرانه‌ای بر دسترسی به اطلاعات وضع نموده و به‌خصوص از انتشار معلومات مرتبط با رویدادهای نقض حقوق بشر با توسل به روش‌های خشونت‌آمیز و ایجاد ترس و ارعاب، جلوگیری می‌کنند؛ لذا دسترسی محدود به قربانیان و خودداری آن‌ها از صحبت درباره تجارب‌شان، نخستین چالش این تحقیق بوده است. 

چنان‌که طالبان قربانیان را حین رهایی از زندان، از هرگونه صحبت و ارائه معلومات با افراد دیگر، منع کرده‌اند و بسیاری از آنان به دلیل ترس از بازداشت و شکنجه مجدد، از بیان آزادانه تجربیات خود، خودداری می‌کنند.  علاوه‌بر این، شماری از قربانیان به‌ دلیل بی‌اعتمادی به مکانیسم‌های پاسخ‌گویی و نهادهای حقوق بشری، حاضر به انجام مصاحبه نشده‌اند

از سوی دیگر، دسترسی به اسناد رسمی و دیگر شواهد مرتبط برای بررسی مستقل اطلاعات بدست‌آمده، امکان‌پذیر نبوده است؛ زیرا با توجه به محدودیت‌‌های اعمال شده، در حال حاضر سازمان‌های حقوق بشری اجازه‌ی نظارت از مراکز سلب آزادی تحت کنترل طالبان را ندارند. با وجود تمامی محدودیت‌‌های پیش‌گفته، اما گزارش حاضر توانسته است که بر اساس روایت‌های مستقیم و دست اول قربانیان، تصویر معتبر و مبتنی بر تجربه زیسته از نقض حقوق بشر و به‌ویژه موارد شکنجه و بدرفتاری توسط طالبان، ارایه دهد

قابل یادآوری است که از ارائه معلومات دقیق درباره برخی از قضایا مانند تاریخ و مکان آن‌ها، که می‌تواند منجر به شناسایی هویت قربانیان شود، خودداری شده و هم‌چنین در مواردی به خاطر احترام به کرامت انسانی قربانیان شکنجه، برخی از جزئیات روایات آنها عمداً حذف شده است

چارچوب حقوقی

رهایی از شکنجه در زمره حقوق مطلق، سلب‌ناپذیر و غیرقابل‌ تعلیق افراد است که در اسناد متعدد بین‌المللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. در این مبحث ابتدا تعریف و عناصر شکنجه بررسی می‌شود و سپس به صورت مختصر به اسناد بین‌المللی مرتبط و قوانین داخلی افغانستان پرداخته خواهد شد 

تعریف شکنجه

ماده ۱ کنوانسیون بین‌المللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازات‌های بی‌رحمانه، غیر انسانی یا تحقیر‌آمیز، شکنجه را این‌گونه تعریف کرده است: «هر عمل عمدی که بر اثر آن درد یا رنج شدید جسمی یا روحی علیه فردی به‌منظور کسب اطلاعات یا گرفتن اقرار از او و یا شخص سوم اعمال می‌شود، شکنجه نام دارد. هم‌چنین مجازات یک شخص به عنوان عملی که او یا شخص سوم انجام داده و یا احتمال می‌رود که انجام دهد، با تهدید و اجبار و بر مبنای تبعیض از هر نوع و هنگامی‌ که وارد شدن این درد و رنج، یا به تحریک و ترغیب و یا با رضایت و عدم مخالفت مامور دولتی و یا هر صاحب مقام دیگر انجام گیرد، شکنجه تلقی می‌گردد.» پروتکل استانبول، با جزئیات به انواع درد و رنج ناشی از شکنجه، روش و اهداف شکنجه پرداخته و راهنمایی مؤثری برای شناسایی و مستندسازی آن می‌باشد

عناصر و شرایط تحقق شکنجه

با توجه به تعریفی که کنوانسیون منع شکنجه ارائه داده است، تحقق جرم شکنجه مستلزم وجود هم‌زمان عناصر زیر است

عنصر مادی

مراد از عنصر مادی جرم شکنجه، انجام یا ترک عمدی فعلی است که باعث ایجاد درد و رنج شدید جسمی یا روانی شود. این موضوع می‌تواند به‌صورت مستقیم (مثل لت و کوب یا آزار روانی) یا خودداری عمدی از انجام وظایف مشخص مثل ندادن غذا، دارو یا تسهیل ارتباط با خانواده،‌ صورت گیرد

عنصر روانی

شکنجه باید با قصد و نیت قبلی برای درد یا رنج انجام شود. اعمال غیرعمدی و از روی خطا یا اشتباه اگر درد و رنجی نیز ایجاد می‌کند، شکنجه نیست

عامل شکنجه

عمل شکنجه باید به‌صورت مستقیم توسط مامور دولت یا با رضایت، تحریک یا سکوت او انجام شود. اعمالی که توسط افراد عادی نسبت به یکدیگر بدون دخالت عامل دولتی،‌ صورت می‌گیرد شکنجه تلقی نمی‌شود

هدف شکنجه

هرگاه ایجاد درد و رنج فزیکی و روانی به‌منظور کسب اطلاعات، یا گرفتن اقرار یا با هدف تهدید و تنبیه و مبتنی بر تبعیض انجام شود، شکنجه به شمار می‌رود

شدید بودن درد و رنج

با توجه به چهار عنصر قبلی، هرگاه انجام قصدی یک عمل یا ترک آن، بیش‌ترین درد و رنج اعم از درد و رنج جسمی و روانی به قربانی وارد کند،‌ شکنجه محسوب می‌گردد

اسناد بین‌المللی حقوق بشر و همین‌طور قوانین داخلی افغانستان، رهایی از شکنجه را به عنوان یک حق سلب‌ناپذیر بشری به صراحت تضمین کرده‌اند

به زبان‌های دیگر پښتو English